روستای ناوخ شهرستان قوچان

به وبلاگ روستای ناوخ شهرستان قوچان خوش آمدید

روستای ناوخ شهرستان قوچان

به وبلاگ روستای ناوخ شهرستان قوچان خوش آمدید

نویسندگان
طبقه بندی موضوعی
«صحرایی» در برهوت غربت
خراسان رضوی - مورخ یکشنبه 1393/08/11 شماره انتشار 18824 
نویسنده: ترابی
 
همسر مرحوم صحرایی: کسی از ما یادی نمی کند

شاید بسیاری از جوانان و کشتی گیران، امروز یادشان نباشد اما به طور قطع پیشکسوتان و قهرمانان بنام کشتی استان و کشور هنوز از یاد نبرده اند که در دهه ۴۰، کشتی گیری بلند بالا از استان خراسان به عضویت تیم ملی کشتی آزاد درآمد که در وزن هفتم و بین آن همه کشتی گیر نام آور کشور سرآمد بود. وی به دلیل منش پهلوانی و افتخاراتش نخستین گزینه برای جانشینی شایسته جهان پهلوان تختی پس از مرگ وی به حساب می آمد، اما یک حادثه رانندگی طومار زندگی «محمدعلی صحرایی» را در هم پیچید و این روزها جوانان باید فقط نام این کشتی گیر افتخار آفرین استان را بر سر در سالن کشتی واقع در مجموعه ورزشی تختی (سعدآباد) ببینند، گر چه جایگاه این ورزشکار شایسته در پرونده افتخارات ورزش استان همیشه ماندگار است. خصوصیات انسانی و اخلاقی صحرایی چنان بود که پس از هر پیروزی یا شکست بر گونه حریفانش بوسه می زد و این اخلاق و منش باعث شده بود تا میان مردم محبوبیت داشته باشد. صد حیف که این قهرمان عمر کوتاهی داشت و مهرماه ۱۳۴۹ هنگامی که با خودروی فولکس شیری رنگ خود به همراه دختر ۱۰ ساله اش از قوچان به سوی مشهد در حرکت بود خودرواش در ۵۰ کیلومتری مشهد، واژگون شد و به دلیل خونریزی مغزی در ۳۰ سالگی به رحمت خدا پیوست و در صحن انقلاب حرم مطهر امام رضا(ع) دفن شد. به بهانه یادبودی از این قهرمان فقید سراغ تنی چند از اعضای خانواده اش رفتیم و درباره افتخارات ورزشی و منش پهلوانی زنده یاد صحرایی با آنان به گفت وگو نشستیم.

 

تبحر در کشتی آزاد و فرنگی

حسن صحرایی برادر کوچکتر «محمدعلی» که خودش هم کشتی گیر و حتی مدتی نیز نایب رئیس هیئت کشتی استان بوده است درباره ویژگی های برادرش به خراسان می گوید: محمدعلی صحرایی سال ۱۳۱۹ در قوچان متولد شد و از همان سنین نوجوانی به کشتی خیلی علاقه مند بود. یادم است که روزی نزد پدرمان رفت و با گریه و التماس اجازه می خواست به تمرین کشتی برود. او هم مثل اغلب کشتی گیران مطرح استان ابتدا کشتی چوخه می گرفت و الان شاید خیلی از قدیمی های کشتی استان یادشان باشد در همان اولین سال حضورش در مسابقات کشتی آزاد مقام اول را کسب کرد و باعث تعجب همگان شد. وی ادامه می دهد: چون آن زمان تعداد کشتی گیران سنگین وزن بسیار کم بود، ناچار محمدعلی در هر ۲ رشته آزاد و فرنگی کشتی می گرفت که در هر ۲ رشته هم موفق بود. چندین سال در مسابقات کشتی آزاد و فرنگی استان شرکت کرد و عنوان قهرمانی را به دست آورد تا این که سال ۱۳۴۳ نظر کارشناسان و مربیان ملی را به خود جلب و پس از پیگیری تمریناتش، در مسابقات قهرمانی کشتی آزاد کشور مقام برتر را کسب کرد.

 

خاطره حضور در مسابقات جهانی ۱۹۶۹ آرژانتین

حسن صحرایی می افزاید: مرحوم محمدعلی صحرایی که چندین بار مقام قهرمانی ایران در وزن ۹۷ کیلوگرم را به دست آورد از سال ۴۶ همراه تیم ملی کشتی آزاد کشورمان به رقابت های بین المللی اعزام شد.

وی در طول زندگی خود برای حضور در مسابقات مختلف کشتی به کشورهایی چون شوروی سابق (روسیه)، لهستان، بلغارستان، ترکیه، آرژانتین و کانادا سفر کرد و مدال های ارزشمندی را نیز برای کشور به ارمغان آورد.

وی به یکی از سفرهای پرخاطره برادرش اشاره می کند و می افزاید: یکی از سفرهای پرخاطره ای که «محمدعلی» کشتی دیدنی و جذابش را در آن به نمایش گذاشت مسابقات جهانی ۱۹۶۹ ماردل پلاتای آرژانتین بود که هنوز در خاطر قدیمی ترها مانده است. برادرم پس از کشتی های خوب و چند شکست غیرمترقبه وزن ۹۰ کیلوگرم مسابقات جهانی برابر «فوجی گاوا» از ژاپن قرار گرفت که پس از آن که حریفش را خاک کرد بلافاصله با فن کنده، پشت حریف را به تشک چسباند و کشتی گیر ژاپنی را ضربه فنی کرد. در نهایت نیز مقام چهارم را در این مسابقات کسب کرد که البته خیلی از پیشکسوتان و کارشناسان معتقد بودند که حداقل حق صحرایی حضور در فینال بود، اما بی تدبیری برخی مربیان و کم تجربگی وی باعث شد تا به کشتی مرحله رده بندی نرسد.

 

جانشین شایسته جهان پهلوان تختی

وی با بیان این که برادرم با جهان پهلوان غلامرضا تختی رابطه خوبی داشت می افزاید: وقتی که جهان پهلوان تختی درگذشت، محمدعلی به جای تختی در وزن ۹۰ کیلوگرم برای تیم ملی کشتی می گرفت که همگی بر این مسئله اذعان کردند که انتخاب وی شایسته بوده است.

افسوس که اجل اجازه افتخار آفرینی های بیشتر را از وی گرفت. وی می گوید: پس از انقلاب اسلامی نام سالن کشتی میدان تختی (سعدآباد) تغییر کرد و به خاطر افتخارات و منش برادرم به نام محمدعلی صحرایی مزین شد. اما متأسفانه در این مدت کسی از خانواده این قهرمان، سراغی نگرفته است و اگر بنا باشد هر ورزشکاری که در دنیای قهرمانی مورد توجه است پس از کناره گیری یا مرگ به فراموشی سپرده شود، رسم خوبی را به جا نگذاشته ایم.وی ادامه می دهد: از سال ۱۳۴۹ تا الان حتی یک نفر از این قهرمان یادی نکرده یا حتی سراغی از خانواده اش نگرفته است. باز جای لطفش باقی است که روزنامه خراسان یادی از این قهرمان افتخار آفرین کرده است و پس از سال ها نام وی را از غربت بیرون می آورد.

 

برادران صحرایی حریف تمرینی برادران خادم

علی صحرایی فرزند کوچک شادروان صحرایی هم که پس از مرگ پدرش به دنیا آمد، به «خراسان» می گوید: سعادت نداشتم چهره پدرم را ببینم اما وقتی بزرگتر شدم وصفش را در مسابقات و مجامع ورزشی زیاد شنیدم و الان هم به داشتن چنین پدری که نامش هم چنان بر سر زبان هاست، افتخار می کنم. وی می افزاید: ما ۲ برادر و ۲ خواهر هستیم. من و سعید که ۲ سال از من بزرگ تر است، از همان کودکی به کشتی علاقه مند شدیم و مدت زیادی حریف تمرینی امیررضا و رسول خادم در سالن کشتی صحرایی (سعدآباد) بودیم. وی خاطرنشان می کند: آن سال ها در هر مسابقه ای که شرکت می کردیم، همه از ما می پرسیدند با شادروان صحرایی چه نسبتی دارید؟ وقتی می گفتیم فرزند آن مرحوم هستیم به ما و پدرمان ابراز علاقه می کردند. وی در پاسخ به این سوال که شادروان محمدعلی صحرایی در چه مسابقات دیگری مدال کسب کرده است، می گوید: متأسفانه همان سال ها بیشتر مدال ها و لوح های پدرم را در مسابقات به دیگران هدیه و یادگاری دادیم و الان هم دقیق نمی دانیم در چه مسابقاتی چه مدال هایی کسب کرده است، اما همین که در خیلی از رقابت های بین المللی کشتی دنیا حضور داشته است، برایمان مایه افتخار است.

 

گلایه از فراموشی و کم توجهی

حاجیه خانم شهبازی همسر شادروان محمدعلی صحرایی هم با بیان این که این قهرمان خراسانی علاقه وافری به کشتی داشت، می گوید: محمدعلی، کشتی را خیلی دوست داشت. با روحیه عالی که داشت همه را به کشتی تشویق می کرد و مدام در مسافرت و اردوهای تیم ملی بود.

وی می گوید: شوهرم به لحاظ اخلاقی رابطه خوبی با همه کشتی گیران داشت. به خصوص با قهرمانانی همچون «قربان محمد بهادری» و شادروان «عباس گلمکانی» که اغلب اوقات به منزل ما می آمدند و پهلوان «بهادری» هم مثل یک پدر همیشه محمدعلی را تشویق به کشتی می کرد. همسر زنده یاد محمدعلی صحرایی با انتقاد از این که وقتی قهرمانان می میرند، فراموش می شوند، می افزاید: محمدعلی صحرایی برای استان و کشورش مقام های ارزشمندی کسب کرد و حتی در زمانی که زنده بود به همه کمک می کرد، اما همین که از دنیا رفت، دیگر کسی سراغی از این قهرمان و بازماندگانش نگرفت. وی می افزاید: هر وقت از سفر برمی گشت، چمدانش پر از سوغاتی بود که بیشتر سوغاتی ها را به دوستان و آشنایان می داد...

 

اخلاق انسانی

وی می افزاید: محمدعلی به هر خانواده ای که مشکلی داشت، کمک و مشکل او را حل می کرد. در بین مردم بسیار محبوب بود و اخلاق و محبت وی زبانزد عام و خاص بود. وی به انبوه مدال ها و حکم های قهرمانی شادروان صحرایی اشاره می کند و می افزاید: مرحوم صحرایی به اندازه یک چمدان مدال و لوح قهرمانی داشت اما متأسفانه همه این مدا ل ها را به دوستدارانش بخشیدیم و اصلاً فکرش را نمی کردیم این افتخارات باارزش باید حفظ شود و برای آیندگان به یادگار بماند. وی ادامه می دهد: آن زمان هر کسی به منزل ما می آمد و عکس یا نشانی از شادروان صحرایی می خواست ما هم بدون هیچ ملاحظه ای یکی از مدال های شادروان را به وی هدیه می کردیم. الان فهمیده ایم که آن مدال ها چقدر ارزشمند بوده است و چه خوب بود حداقل آن ها را به موزه ای هدیه می دادیم تا از آن ها نگهداری شود و در معرض دید علاقه مندان به ورزش قرار گیرد.

۹۳/۰۸/۱۱
حسین جاهدناوخ

نظرات (۲)

۱۹ آبان ۹۳ ، ۰۰:۰۸ حسین امامیان

حسین جان دمی دگرم

پررندو

سلام وعزض ادب خدمت همه ورزش دوستان عزیز براستی که پهلوان صحرائی ازافتخارات ما خراسانی ها بود یادش گرامی باد