روستای ناوخ شهرستان قوچان

به وبلاگ روستای ناوخ شهرستان قوچان خوش آمدید

روستای ناوخ شهرستان قوچان

به وبلاگ روستای ناوخ شهرستان قوچان خوش آمدید

نویسندگان
طبقه بندی موضوعی
jpgfile_19172_5349_635888304575544522.jpg
jpgfile_19172_5349_635888304575754532.jpg

ایشان زاده/ زنده یاد حاج قربان سلیمانی  گوهر تابناک دوتارنوازی ایران و پدیده جشنواره بین‌المللی «آوینیون» فرانسه است که همزمان با 30 دی ماه 94 وارد هشتمین سال سوگ نشینی از فراق این هنرمند خراسانی می شویم که متاسفانه نی غربت در حوالی مزار حاج قربان همچنان شیفتگان هنر را می رنجاند.چرا که همزمان با هشتمین سالروز درگذشت این هنرمند قوچانی ، هنوز هیچ توجهی به بازسازی فضای اطراف مزار حاج قربان از سوی مسئولان که تاکنون قول های فراوانی داده اند انجام نشده است.حاج قربان کسی است که پس از اجرایی در پاریس، روزنامه «لوموند» فرانسه با چاپ تصویر حاج قربان بر روی جلد، نوشت:«کسی که درهای بهشت را به روی غرب گشود.»حاج قربان سلیمانی درسال ۱۲۹۸خورشیدی درروستای «علی آباد» قوچان به دنیا آمد.پدرش کربلایی رمضان در دوتار نوازی وهنربخشی گری از چیره دستان زمان خود درمنطقه بوده وبه عنوان اولین استاد فرزندش کار آموزش وتعلیم اورا برعهده داشته است .حاج قربان پس از آن که تعلیمات نخستین را نزد پدرفرا می گیرد، برای تکمیل آن نزد استادانی چون «غلامحسین بخشی»،«جعفرآبادی»،«عوض بخشی»  و «محمد قیطاقی» به شاگردی می پردازد.هنر و سنت «بخشی گری» در شمال خراسان رضوی ریشه در هزاره های دور دارد و بخشی گری باید علاوه برتسلط درنواختن ،بداهه خوان،بداهه نواز و راوی داستان های اساطیری دیار خویش باشد .همچنین به زبان های فارسی ،ترکی وکردی هم مسلط باشد که استاد حاج قربان آخرین نفر از نسل بخشی های توانای منطقه وشمال خراسان رضوی به شمار می رفت .حاج قربان درکنار بخشی گری وشرکت درمراسم وفعالیت های هنری درموسیقی مقامی،در روستا هم به کار زراعت وباغداری مشغول بود وکار وتلاش را عبادت می دانست که از لحاظ اعتقادی وباورهای دینی فردی استوار و پایبند بود، تاجایی که بدون وضو دست به ساز نمی برد و اغلب اجراهایش  درمقام ها و با اشعاری عرفانی و نیایش و مدح وثنای پیامبراکرم (ص) و حضرت علی(ع) آغاز می شد.

عاشق ساز
حاج قربان همیشه اشاره می کرد که «من عاشق سازم هستم و ساز هم بامن همراه است .اگر همراه نباشد نمی توانم آن گونه که باید اجرای خوبی داشته باشم .»برای همین هم وقتی که ساز با او همراه و هم نوا می شد، آستین بالا می زد و  پنجه که درکاسه دوتار می افکند،دل ها را به لرزه می‌انداخت ومی برد. روح درکاسه چوبین دمیده می شد و آنگاه معنا و معنویت را حس می کردی و زلال جاری پاکی وعشق را می شنیدی.چراکه وقتی نوایی از دل برمی خیزد لاجرم بر دل ها می‌نشیند و اشعارعاشقانه وعارفانه ای که درنهایت ذهنیت آدمی را به جا و روزگاری می رساند که عشق واخلاص را نمی شود با هیچ چیزی عوض کرد و حاج قربان بود که این گونه در مشتاقان شور و شوق ایجاد می کرد .
شورآفرینی درفرانسه
استاد حاج قربان درسال ۱۳۶۹ درجشنواره موسیقی فجر لوح زرین  جشنواره را دریافت کرد و از آن پس علاوه بر حضور در برنامه های مختلف موسیقی آیینی ،کار داوری درجشنواره را نیز برعهده داشت .همچنین به فستیوال های موسیقی وجشنواره های آیینی  خارج از کشور دعوت می‌شد که همراه با فرزندش «علیرضا» به کشورهایی چون‌فرانسه،انگلستان،هلند،بلژیک،آمریکا، پاناما،کلمبیا، اکوادور و سوئیس سفرکرده وسال 1991 در فرانسه با درخششی خاص  به عنوان ستاره فستیوال شهر «آوینیون» جایزه دریافت کرد و روزنامه ها هم به اولقب «گنجینه ملی» دادند.حاج قربان در اجراهای زنده تبحر خاصی داشت.اجرای موسیقی او درشرایط زمان ومکان شکل می‌گرفت. یعنی اگر روزی در مکانی موسیقی خاصی را اجرا می کرد ، روز دیگر در مکانی دیگر اجرایش خیلی متفاوت بود و پیش بینی این که درچه مکانی وچه قطعه ای را باید بنوازد مشخص نبود که  خودش نیز در این زمینه می‌گفت‌:«وقتی روی صحنه می روم ، بعد معلوم می شود که چه چیزی را بنوازم.»این ویژگی را در کار استادانی  چون او باید جستجوکرد و در واقع تجلی آن درهنگام بداهه نوازی  رخ نشان می دهد. درنتیجه با این خصوصیات بود که در هرجایی شور و جذابیت ایجاد می کرد . همان طور که در سالن «آوینیون» فرانسه  اجرای او از ۲۰ دقیقه تعیین شده به ۴۵دقیقه رسید و  نه تنها اعتراضی نشد ، بلکه جمعیت ،هنوز هم مشتاق اجرای زیبای اوبودند .
هنرمندی بی ادعا
همان سال ها چند روز پس از بازگشت حاج قربان از اروپا بود که به دیدن او در روستای «علی آباد»رفتیم.استاد درصحبت های خود می گفت :«وقتی در خارج کشور ازمن خواستند خودم را معرفی کنم ،گفتم کشاورزم و روستایی وشکرگزار.همان طور که درانگلستان هم قبل ازاجرا گفته بودم،من نه اعیانم و نه اشراف ،نه شهرنشینم ونه تجملاتی ،زاده روستایم وروستانشین ،همه ما از یک مرد وزن متولد شده وسیاه،سفید وزرد باهم تفاوتی ندارند و در خلقت یکسانیم .اما آنچه اهمیت دارد ،آدمیت وجوانمردی است ، اخلاص عمل و تلاش در خدمت به خلق خدا، حالا فرهنگی چند هزار ساله را بدون هرگونه آلایش دردست گرفته و بی ریا تقدیم تان می کنم و فرهنگ ،اصالت و ریشه ها است که برای من وایرانیان  مایه افتخار است که سپس همه جمعیت ازجا بلندشده و ابراز احساسات کردند  که من  بی اختیار اشک می‌ریختم.»اودرادامه می‌گفت:«در این موسیقی با اصالت ما در آهنگ ،مقام و کلامش حکایتی،رنجی ،دردی،عشقی ومعنویتی نهفته است.این هنر ارزنده ، تاریخی بس کهن دارد و قدمت ساز دوتار هم به  ۶ هزارسال می رسد. همان طور که در دانشکده هنر فرانسه هم در جمع استادان به این تاریخ اشاره کردم و درباره سیم های ظریف دوتار گفتم ، تمام قسمت های این ساز از درخت توت است ودر عصر قدیم سیم ساز را از نخ های تابیده ابریشم تهیه می کردند که به صورت عملی هم با رشته های ابریشم که با خود برده بودم  نشان دادم.
شخصیتی تکرار نشدنی
رئیس اداره فرهنگ وارشاد اسلامی قوچان درباره خصوصیات حاج قربان به خراسان می گوید:استاد حاج قربان نمونه یک انسان شریف و راست کردار است که در زمان حیات ازجهات زیادی برای هنرمندان ما به ویژه جوانان وشاگردان یک الگو بود.«مسعودصادق» با اشاره به حضور استاد در پنج دوره از جشنواره های «پیران چنگی» در قوچان افزود:امسال در مهر ماه هم قراربود طبق برنامه ریزی های قبلی این جشنواره بعد از چندسال توقف  دوباره وبه یاد استاد حاج قربان اجرا شود که به احترام جان باختگان حادثه منا اجرا نشد و به زمان دیگری موکول شده است.
طراحی ساخت مقبره
رئیس فرهنگ و ارشاد اسلامی قوچان درباره وضعیت مزار استاد حاج قربان با توجه به وعده های متعدد مسئولان می گوید: اواخر تابستان امسال به دستور معاون هنری وزارت ارشاد (مرادخانی) یکی از هنرمندان برجسته خراسان رضوی برای انجام کارهای طراحی مزار حاج قربان تعیین شده است که وی همراه با یک نفر دیگر به قوچان آمد و  موقعیت مکانی مزار حاج قربان را بررسی  و عکسبرداری کرد که طراحی برای ساخت مقبره حاج قربان تهیه و برای تایید به تهران ارسال شده است که امیدواریم هرچه زودتر با تامین اعتبارات لازم عملیات اجرایی طرح آغاز شود و مقبره ای در خور شان استاد حاج قربان ایجاد شود.«حمید ضیایی» مسئول کانون هنرمندان قوچان نیز در وصف حاج قربان ، می گوید: در وصف این مرد بزرگ وهنرمند متعهد هرچه بگوییم کم است  که هنرمند وشخصیتی کم نظیرو تکرارنشدنی است.
روایت پسر از مظلومیت پدر
«علیرضا سلیمانی»تنها پسرحاج قربان وهمراه همیشگی اودر برنامه ها وسفرها  با اشاره به ۳۰ دی ماه 86  زمان درگذشت پدر ومراسم بسیار باشکوه تشییع از محل اداره ارشاد تا روستای علی آباد وخاکسپاری پیکرش در قسمتی از باغی متعلق به حاج قربان ،ضمن اظهار قدردانی از روزنامه خراسان درپرداختن به موضوع سالگرد این هنرمند وبیان خاطره ای از پدر در ارتباط با عشق وعلاقه او به ایران ووطن خویش  از خلف وعده مسئولان برای احداث مقبره پدرش گلایه کرد.وی می‌گوید: استاد حاج قربان در ملک خود دفن شده و از این لحاظ هم هزینه ای بردوش کسی نیفتاده است.اما برای ساخت مقبره وآرامگاهی متناسب و درخورشان این هنرمند بزرگ و چهره نام آشنای کشور وخارج از مرزها وعده هایی داده شده است که متاسفانه پس از 8 سال از درگذشت پدرم متاسفانه تاکنون هیچ اقدامی نشده است .وی می افزاید: ای کاش مسئولان از همان اول  قول ساخت مقبره را نمی‌دادند،چرا که با همت خیران فرهنگ دوست اقدامی انجام می دادیم.
توجه به موسیقی مقامی
«علیرضا سلیمانی» در ادامه سخنان خود در مورد جایگاه موسیقی مقامی می افزاید: این موسیقی از متن جامعه برخاسته است و متعلق به همه  مردم است.در واقع حکایت فرهنگ و زندگی همین مردم است. پس وظیفه هنرمند هم حفظ و انتقال فرهنگ است.وی خاطر نشان می کند: درست است که دو تار 11 یا 12 پرده دارد ، اما دامنه آن بسیار وسیع است. قدمت این ساز هم به حدود 6 هزار و 500 سال قبل در خراسان برمی گردد که پدرم می گفت در آن روزگار سیم های دو تار از نخ ابریشم تابیده درست می شد و مورد استفاده قرار می گرفت که در لهجه های قدیم نیز این ساز به نام «تی تار» یا «توت تار» تلفظ می شد. چرا که به طور معمول این ساز از درخت توت ساخته می شود. به هر حال موسیقی مقامی را می توان ریشه موسیقی ملی دانست. او خاطرنشان کرد: در سال های اخیر آن گونه که باید به این موسیقی توجه نشده است یا کافی نیست. باید جوانان ما با سازهای محلی و اصیل ایرانی و چهره اساتید و هنرمندان آشنا شوند تا این همه به سازهای غربی و موسیقی بیگانه و گاه مبتذل روی نیاورند و گرایش نداشته باشند.به گزارش خراسان، این درحالی است که از گوشه وکنار کشور و حتی خارج ازکشور کسانی به روستای علی آباد سفر کرده  و برمزار حاج قربان حضور می یابند و عکس می گیرند که متاسفانه وضعیت موجود شایسته و زیبنده این هنرمند بنام نیست. کسی که سال ها برای فرهنگ وهنر این سرزمین تلاش کرده و درانتقال آن به نسل جوان وخارج از مرزها به خوبی وزیبایی عمل کرده ،اینک باید درگوشه ای از باغ  این چنین  فراموش شود و در غربت باشد.
 

۹۴/۱۰/۳۰
حسین جاهدناوخ